برهان قرآن
نویسنده:
سید صدرالدین بلاغی
امتیاز دهید
رد مهمترین شبهات پیرامون کومونیزم و سایر معاندین اسلام
شامل مباحث اجتماعی و نظامات اقتصادی و قضائی قرآن
بیشتر
شامل مباحث اجتماعی و نظامات اقتصادی و قضائی قرآن
آپلود شده توسط:
hanieh
1396/07/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی برهان قرآن
شما را نمی دانم ولی بلااستثناء تمام کسانی که در طی عمر پر برکت خود با ایشان در خصوص قرآن طرف مباحثه بوده ام -که شاید به ده ها نفر برسد- هیچ کدامشان بر قرآن تسلط نداشتند و به جز یک نفرشان، مابقی قرآن را بطور کامل نخوانده بودند. مسئله ایشان عدم اقناع نیست و آنچه بر من است، ارائه ی استدلال است نه قانع کردن ایشان. مسئله ی ایشان عدم تسلط و تدبر است. در همین یکی دو روزه که خبر تلخ قرآن سوزی در سوئد توسط پناهجویی عراقی منتشر شده، می بینیم که فرد گناهکار، عربی زبان است. پس قاعدتاً در فهم قرآن مشکلی نبوده است. همانگونه که ابوجهل و ابولهب هم در این امر مشکلی نداشتند.
بنده کتاب مرحوم دشتی را در 19 سالگی خواندم. از توصیه شما هم سپاس گزارم. متقابلا توصیه می کنم کتاب "خیانت در گزارش تاریخ" که نقد کتاب 23 سال است را مطالعه بفرمایید. آدرس آن را تقدیم می کنم:
مجلد یکم
https://ketabnak.com/book/42948/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-1
مجلد دوم
https://ketabnak.com/book/44027/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-2
مجلد سوم
https://ketabnak.com/book/44083/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-3
شما با استناد به قرآن دارید از قرآن دفاع می کنید. این شکل از دفاعیه امروزه محکمه پسند نیست. شما باید دلایل عقلانی برای اثبات حقانیت قرآن ارائه دهید. احتمالا کسانی که از غیرآسمانی بودن منشا قرآن سخن می گویند تمام قرآن را خوانده یا دست کم آن چند آیه را خوانده یا شنیدهاند اما اقناع نشدهاند. شما باز هم همان دلایل غیراقناع کننده را بر آنها عرضه می کنید. جوان امروز وقتی قرآن را نقد می کند انتظار پاسخ عقلانی دارد نه روایی.
مثلا من به شما توصیه می کنم یک بار کتاب 23 سال اثر علی دشتی را بخوانید.
به آیات تحدی در قرآن نگاه کنیم:
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ. فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ-الطور-33 و 34
یا مى گویند آن را بربافته، بلکه باور ندارند، پس اگر راست مى گویند سخنى مثل آن بیاورند-ترجمه فولادوند
مشاهده می شود که تحدی در این آیات، در پاسخ به مدعای الهی نبودن قرآن است.
وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ-البقره-23 و 24
و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم شک دارید پس اگر راست مى گویید سوره اى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید. پس اگر نکردید و هرگز نمى توانید کرد از آن آتشى که سوختش مردمان و سنگها هستند و براى کافران آماده شده بپرهیزید-ترجمه فولادوند
مطابق آیات فوق، تحدی خطاب به کسانی است که در خصوص الهی بودن یا نبودن آیات قرآن مردد هستند. ضمن اینکه اشاره شده از عهده این کار بر نخواهند آمد.
أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ-هود-13
یا مى گویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى گویید ده سوره برساخته شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را مى توانید فرا خوانید-ترجمه فولادوند
در این آیه تحدی خطاب به کسانی است که قرآن را برساخته ی پیامبر (ص) می دانستند و انتساب آن به الله را تکذیب می کردند.
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا. وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا-اسراء-88 و 89
بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند. و به راستى در این قرآن از هر گونه مثلى گوناگون آوردیم ولى بیشتر مردم جز سر انکار ندارند-ترجمه فولادوند
در این آیات مخاطب تحدی مردم هستند که قرآن را انکار می کنند.
وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ. أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ. بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ-یونس-37 و 38 و 39
چنان نیست که این قرآن از جانب غیر خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد بلکه تصدیق [کننده] آنچه پیش از آن است مى باشد و توضیحى از آن کتاب است که در آن تردیدى نیست [و] از پروردگار جهانیان است. یا مى گویند آن را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى گویید سوره اى مانند آن بیاورید و هر که را جز خدا مى توانید فرا خوانید. بلکه چیزى را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانى [هم] که پیش از آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان را] تکذیب کردند پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است.-ترجمه فولادوند
در آیات فوق مخاطب تحدی، کسانی هستند که قرآن را کلام خود پیامبر اسلام (ص) می دانند.
مجموعه ی این آیات تحدی چه می گویند؟ اینکه قرآن از جانب انسان نیست و انسان ها نمی توانند چنین کتابی ارائه کنند و اگر کسی آن را از جانب محمد (ص) می داند و نه از جانب الله تعالی، پس کتابی یا ده سوره یا یک سوره و یا سخنی مثل آن بیاورد.
پیروز چه برداشت کرد؟ اینکه قرآن مدعی است بهترین و کاملترین است و می خواهد منکرین آن، کتابی بیاورند که مثل آن "بهترین و کاملترین" باشد. در رد این سخن می توان به این آیات اشاره کرد که از مخاطبین خواسته سوره ای و یا سخنی مثل قرآن بیاورند. یک سوره که نمی تواند کاملترین باشد. پس تحدی قرآن در بهترین و کاملترین بودن آن نیست که اگر بود نمی گفت سخنی (طور-33 و 34) یا سوره ای (23 و 24 البقره و 37 و 38 و 39 یونس) مثل آن بیاورید.
ضمن اینکه در کلام ایشان 3 نکته اشتباه است.
1-مسلمین الله پرست هستند و حجازپرستی همانن وطن پرستی و ایرانپرستی و خاکپرستی جهل مطلق است.
2-هیچ جای قرآن نفرموده آیه ای مثل قرآن بیاورید. تحدی در آوردن حدیث به معنای سخن همچون قرآن-آنچنان که در 33 و 34 طور می خوانیم-به معنای آوردن یک آیه نیست. حروف مقطعه هم یک آیه هستند و قرآن به چنین چیزی تحدی نمی کند.
3-استدلالی که نوشته نشده را نمی توان سفسطه نامید.
4-خودشیفتگی و نارسیسیسم در "راستی" دانستن باور خود و ضال مضل دانستن باور دیگری تقریبا در همه انسان های زمین هست و به همان تعداد انسان های روی زمین، مهمل است.
در زیر آدرس کتاب "زنان تاثیرگذار ایران" و ادعای پیروز را قرار می دهم:
https://ketabnak.com/book/126761/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
اینکه گفتگو با شما و هم اندیشان شما هیچگاه به هوده نرسیده است ، برای این است که همیشه نه دو پهلو که چند پهلو پاسخ می دهید ( نه تنها شما ، این شیوه همه هم اندیشان شماست). چند پهلو پاسخ دادن همیشه راه گریز را باز می گذارد . در همه نوشته های شما(هرگاه می نویسم شما، تنها شما را نمی گویم ، هم اندیشان شما هم هستند) همه آنچنان صغری کبری می گویید که سوی دیگر را از گفتگو خسته کنید . می گوییم فلان چیز در بهمان بخش از قرآن است ، 60 سمیره پاسخ می نویسید و صرف و نحو و دستور زبان تازی و زمین و زمان را بهم می دوزید که صد البته پاسخ نیست . آری ، شیوه شما یکی از کاراترین راه های گمراه کردن بیخردان و کم دانشان (عوام) است . هزار بار برای شما نمونه آوردم و گفتم برای دانستن 2 در 2 برابر چهار ، نیازی به داشتن دکترای ریاضی یا گرفتن نوبل نیست . درباره قرآن هم تا هنگامی که سخن از فتوا دادن نباشید ، اینچنین است . قرآن به زبان تازی نوشته شده است . هرکس تازی را نیک بداند و آن را به ژرفا بخواند آن را در تواند یافت . آنانی هم که تازی نمی دانند یا به خوبی نمی دانند ، ترجمه آن را توانند خواند . آشکار است که هر ننه قمری به ترجمه آن دست نزده است و کسانی که به زبان تازی چیره بوده اند چنین کرده اند . اندیشه شما به ساخت سازه ای روی گِل و زمین بسیار سست می ماند که رویش هزاران آسمانخراش ساخته اید ( از همین روی است که با گسترش راستی ها ، روز به روز این آسمانخراش ها بسوی افتادن می گرایند). تا هنگامی که شما بجای خواستار یافتن راستی ها بودن در پی نشان دادن باور خود باشید ، هزار سال گفتگو هم بیهوده خواهد بود .